استفاده از مواد شیمیائی علیه ایران به دستور مستقیم صدام
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۹۱۴۲۳
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، سرهنگ احمد جنتی محب پژوهشگر دفاع مقدس، در سالروز بمباران شیمیایی سردشت در یادداشتی به بیان جنایات رژیم بعث عراق در استفاده از سلاح شیمیایی علیه ملت ایران پرداخت.
در این یادداشت آمده است که رژیم بعث عراق گستردهترین حملات شیمیایی را در دو دهه پایانی قرن بیستم علیه ملت ایران داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن کامل یادداشت سرهنگ جنتی محب به شرح زیر است:
به کارگیری سلاحهای شیمیائی توسط رژیم بعثی عراق علیه ایران را میتوان گسترده ترین و بی نظیر ترین جنگ شیمیائی در 2 دهه آخر قرن بیستم به شمار آورد که در آن حجیم ترین حملات با انواع عوامل شناخته شده و ناشناخته و ترکیبات مختلف عوامل شیمیائی و بعضاً مشکوک به عوامل میکربی بر علیه نیروهای رزمنده و حتی شهروندان غیر نظامی به کار گرفته شد.
استفاده از مواد شیمیائی در جنگ علیه ایران به دستور مستقیم صدام و با مسئولیت اجرائی حسن علی مجید معروف به علی شیمیائی و با کمک مستشاران و کارشناسان شرقی و غربی و به ویژه از کشورهای شوروی سابق، یوگوسلاوی، آلمان، فرانسه و ... با تأیید کاخ سفید و مشارکت بیش از 400 شرکت دولتی و خصوصی عمدتاً اروپائی در تحویل مواد اولیه و ساخت انواع عوامل خطرناک صورت گرفت.
تلفات و خسارات ناشی از حملات شیمیائی رژیم بعثی علیه ایران که طی 7 مرحله و 572 نوبت از تاریخ 1359/7/15 از طرق مختلف انجام شد، شهادت 17250 نفر و مصدومیت 127,000 نفر بود که از این تعداد 10,000 نفر شهید و 100,000 نفر مصدوم از نیروهای نظامی و غیر نظامی ایرانی و 27,000 نفر مصدوم و 7250 نفر شهید از مردم عراق بود.
عوامل شیمیائی به گروههایی از مواد سمی اتلاق میگردد که به صورت جامد، مایع و گاز (بخار) مورد استفاده قرار گرفته و منجر به اثرات مخرب کشنده یا مصدومیت شدید و مرگ جانداران و نیز تخریب محیط زیست و نابودی گیاهان میشود.
این مواد از راه دستگاه تنفس، دستگاه گوارش و پوست وارد بدن شده و اثرات تخریبی بر روی اجزاء دستگاه ایمنی بدن و ضایعات تخریبی بر پوست برجای گذاشته و منجر به مصدومیت و نهایتاَ مرگ انسان میشود.
اصطلاح موسوم به NBCW بیانگر سلاحهای شیمیائی، میکربی و هسته ای است که جزء سلاحهای غیر متعارف هستند و به کار گیری آنها آثار زیانباری را به بار میآورد و حتی در نسلهای بعدی مصدومین و قربانیان آثاری مانند معلولیتهای جسمی و ذهنی و بیماریهای لاعلاج و نقص عضو بر جای میگذارد.
استفاده از عوامل و مواد سمّی و شیمیائی به عنوان یک سلاح موثر در جنگ جهت از پای در آوردن دشمن قدمتی دیرینه دارد و به صدها سال قبل از میلاد مسیح و جنگهای دوران تمدنهای باستان بر میگردد.
بر اساس نقل تاریخ، یونانیها در هزاره قبل از میلاد برعلیه اسپارتها، سپاهیان کورش در جریان حمله و تصرف بابل در 539 ق. م، همچنین توسط کشورهای چین و مصر در جنگ با همسایگان خود، رومیان بر علیه سربازان عثمانی در قرون وسطی (1452م) در حمله به بیزانس، آمریکائیها در سالهای 63-1754 در حمله به سرخپوستان بومی و در جنگهای داخلی ایالات شمالی بر علیه جنوبیها و بالاخره انگلیسیها در سال 1899 بر علیه مهاجران هلندی از مواد سمّی استفاده کردند و این مقدمه ای بود برای آمادگی کشورهای متخاصم جنگ جهانی اول جهت استفاده وسیع از ذخایر انبوه این مواد بر علیه یکدیگر.
این درحالی بود که کشورهای اروپائی قبلاً با امضای موافقت نامههای 1868 سن پترزبورگ و 1874 بروکسل و همچنین کنوانسیونهای 1989، 1899و1907، لاهه استفاده از هر سلاح سمّی و کشنده را ممنوع کرده بودند!
در جنگ جهانی اول به کار گیری 36 عامل مختلف شیمیائی به میزان 120,000 تن، باعث مرگ بیش از 120,000 نفر و مصدومیت 1,500,000 نفر دیگر از طرفین گردید.
پس از آن جهت جلوگیری اساسی از ادامه به کار گیری سلاحهای شیمیائی، بیش از 40 کشور جهان (از جمله ایران)، پروتکل منع کاربرد سلاحهای شیمیائی را در 17 ژوئن 1925 در ژنو امضاء کردند، اما متأسفانه کشورهائی مثل فرانسه و ایتالیا آن را زیر پا گذاشته و از این سلاحها به ترتیب بر علیه مردم مراکش و حبشه استفاده کردند و از آن پس مسابقه جنون آمیز تولید، آزمایش و ذخیره سازی این سلاحها بین دولتهای بزرگی چون آمریکا، شوروی سابق، آلمان، انگلیس و فرانسه به شدت ادامه یافت.
علیرغم انباشت 250,000 تن ازمواد شیمیائی توسط کشورهای متخاصم، به علت ترس از عواقب وخیم آنها، از این سلاحها در جنگ دوم جهانی استفاده نشد.
پس از جنگ دوم جهانی کشورهائی مثل آمریکا بر علیه کره، ویتنام و هندوچین (کامبوج و لائوس) و انگلیس بر علیه مردم مالایا و مصر برعلیه مردم یمن از این سلاحها استفاده کردند.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: پژوهشگر دفاع مقدس جنگ تحمیلی سلاح های شیمیائی سلاح ها علیه ایران بر علیه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۹۱۴۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: طرح مخفی اسرائیل برای ایران و خاورمیانه «اسحاق بریک» ژنرال ارشد ارتش اسرائیل : ما نه تنها حماس را حتی از نظر نظامی نمیتوانیم نابود کنیم بلکه توانایی خود را در برابر ایران هستهای نیز از دست دادهایم (فیلم) بلومبرگ: ایران هسته ای خطر جدی تری از جنگ غزه است